هنوز منتظریم (۱)

این بخش رو می خواهم ویژه ی حضرت مهدی (عج) و پاتوق منتظران ظهور قرار بدم ، انشاالله ما هم بتوانیم منتظر واقعی باشیم. التماس دعا. 

 

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید 

 

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

کز آتش درونم دود از کفن بر آید 

 

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید 

 

 

 

 


از وبلاگ pasdar.parsiblog.com

تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی. 

 

«غیبت» به معنای «حاضرنبودن»، تهمت ناروائی است که به تو زده اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند، ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر می شوی، همه انگشت حیرت به دندان می گزند با تعجب می گویند که تو را پیش از این هم دیده اند. و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی. جمعه که از راه می رسد، صاحبدلان «دل» از دست می دهند و قرار از کف می نهند و قافله دل های بی قرار روی به قبله می کنند و آمدنت را به انتظار می نشینند...

و اینک ای قبله هر قافله و ای «شبروان را مشعله»، در آستانه آدینه ای دیگر با دلداده دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه می کنیم.  

 

تبر به دوش بت شکن 

  

چه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی

چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیآمدی 

 

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیآمدی 

 

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه

برای عده ای، ولی چه خوب شد نیآمدی! 

 

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیآمدی 

 

مهدی جهاندار- اصفهان